پـــآتوق مہــربـونـــے

دلتنگی روزهای خوب آینده ام 

دلتنگ روزهای خوب آینده ای ک هیچ وقت نداشتمشون 

دلتنگ روزهای خوب آینده ای ک اقرار ب نداشتنشون ناشکری و کفر نیست

دلتنگ بودن با تو

همه ی اینا ینی حسرت نبودن تو .. 

 

پـــآتوق مہــربـونـــے...

آغا ما دو هفته آینده امتحان داریم خیلی هم سخت.. رقابت شدید دیگه.. نیستیم ی مدت .. از دوستان هم ک ب وبلاگاشون نرفتیم کلی عذر خواهی و همچنین از آ رزوی عزیز ک ج کامنتاشو ب دلیل نبودن وقت و نداشتن اعصاب ندادیم همینطور...  +فقط میتونم بگم همین الان ک دارین میخونین این پست رو واسم دعا کنید گل گاوزبون گل بابونه گل محمدی و البته چای سبز قاطی کردم بخورم فک کنم همین امشب ب رحمت ایزدی بپیوندم... دیدار توأم آرزوست :)  سی یو لیدر :)   پـــآتوق مہــربـونـــے...

تولدت مبارک..

+مواظب حس قشنگت از زندگی باش :)

+مامان هم ک میخواد بره زیارت امام حسین موبایل ک با خودش ببره دیگه ب مدت دوهفته دیگه نت اومدنم تعطیله... الانم ب خاطر تولد مدثر خارج از گود اومدم :) 

پـــآتوق مہــربـونـــے...

تو بگو از چ بنویسم از ندانسته هایم خسته شده ام نمی دانم چطوریاست ک تو از این همه دانستنی ها خسته نمی شوی اصلن چرا همه چیز را تو باید بدانی من هم میخام بدونم بدونم از این همه سختی ها و ظلم ها ... همه معنای نیاز را در چشمانم دیدند تو هم دیدی راستی مگه وحی الهی ات فقط برای پیامبرانت هست تو نخاستی ک انها بخاهند ب قول مامان " پسرم حتمن خیر بوده است  اصلن خوشحال باش از بنده نا امیدت ک قرار است تو را در نوشته هایش زیبا جلوه دهد حالا بمونه بین خودم و خودت ک قراره تو در کلمات من امشب زیبا باشی زیبایی از آن توست پس نتیجتن جایی برای من نیست زیبایی ینی عشق محبت آرامش و هر آنچه ک من از انها محرومم محروم از هر انچه ک تو در وجود آدم ها گذاشته ای .. نا امید نشو از این همه حس نا سپاسی درونم ک تو را ب عدالتت ب شک می اندازد راستی تو اهل شک کردن ب خودت هستی شک هم زیباست ناسپاسی هم زیباست اصلن همین چیزهاست ک من را زیبا می کتد زیبایی ینی احتیاج و التماس و حقارت من نسبت ب تو قرار ک نیست ب همه بی حساب عطا کنی باید کسی مثله من باشد ک در اوج بدبختی سراسر زندگی اش تو را هر روز صدا بزند و تو بگویی .. و ما لا یعلم پـــآتوق مہــربـونـــے...

ب زودی باز خواهم گشت ب سوی تو چرا ک بازگشت همه از آن توست بازگشت من ب تو در نتیجه استجابت دعاهایم خواهد بود نه انا لله و انا الیه راجعونت بازگشت ب نیاز ب تو ب نماز و دعا ... این بار نا امیدم نکن ک سخت محتاج تو ام محتاج تر از همیشه هر زمان و مکانی دیگر ..تو را اینک می خواهم در همین ساعت نوشتن  ببین حال و روزم را.. اعتراف میکنم ب بزرگی تو ب کم آوردنم ب تحقیر شدن در برابر دیگران .. دیگر هیچ چیز برایم نمانده جز نوشتن برای تو ..تویی ک من را ب من رها کرده ای ..لعنتی هایم ب تو نتیجه حماقت خودم است و اینک دست نیازم را بیش از بیش ب سوی تو دراز میکنم ..دستم را بگیر چرا ک هیچ کس نیست ک آن را بگیرد اصلن از همان روز اول هم ب سوی تو بلند بود و تو من ناسپاس این روزهای وحشتناک را ب حال خود رها کردی  من بنده ی نا سپاس تو با کلی طلب ب سوی تو روانه شده ام و راه رسیدن ب انها را نمی دانم باور کن تقصیر تو نیست ولی باید خوب بدانی ک من در لحظات سخت یارای تو را ندارم من با وجودیت تو می توانم تو را سپاس بگویم من در لحظات شاد زندگی ام می توانم ب سوی تو بیایم تو کی می خواهی بفهمی حال من را نیازهایم را شادی هایم ر پـــآتوق مہــربـونـــے...

در شبهای تنهایی من دیدنت را آرزو می کنم با خبری خوش برای خودم ک رفتارت را نشانه می گیرد رفتارت را از یاد برده ام ..نمی دانم ک در خاطرت چ می گذرد ... دلم را ب بهانه هایت میدهم بهانه هایی برای نبودن .. باور کن نبودنم دست خودم بود .. تو می دانی ک برای تنفر از تو بود ک دست از زندگی کشیده ام و تو را از یاد برده ام ..حرف از تو شد تویی ک اشکهایم را دیده ای تو یی ک نیازهایم را دیده ای ..تویی ک هیچ نمی دانی و ما را ب ندانستن محکوم میکنی بگو سهم من را از دنیای تو ..  می دانم گنهکارم و می دانی ک گنهکاری ، من دست از اعتراف کشیده ام چرا ک ب یادم انداخته ای معامله بین خودم و خودت را .. می دانم آن را ب خیر ختم کردی و می دانی ک شبهای تاریک تو را شکر گزار بوده ام  تا می آیم تصمیم جدیدی بگیرم دلم نمی آید تو را فراموش کنم چرا ک تو ب من وعده داده ای.. گاهن توی جلدم می رود شیطان را می گویم ولی باز هم لعنت می فرستم اول ب خودم بعد ب او ... اعوذ به الله برای همین موقع هاست دیگر پس می نویسم  بسم الله الرحمن الرحیم  زندگی جدید من را از نو برایم بنویس با کلی دلتنگی ب سوی تو و اینک بر لبانم لبخندی ست ک نمی توانم پـــآتوق مہــربـونـــے...

تو زندگیم از وسایل شخصیم عاشق سه چیزم 

ساعت 

انگشتر

عینکم 

ساعتم خراب شد عینکم گم شد انگشتر هم یکی خوشش اومد ازم گرفت ینی تمام دنیا الان رو سرم خرابه ... 

پـــآتوق مہــربـونـــے...